جابلسا : پايگاه اطلاع رسانی فن آوری اطلاعات و ارتباطات

 

About Links Articles World Iran Home

 

 

Home > Articles > Interview

 

منبع: شرق - گفت‌وگو: آرمن نرسسيان، آزاده عصاران - تاريخ: 24 شهريور 82

 

جنگ، خوراک مناسب رسانه‌ها

پرفسور يحيی کمالی‌پور استاد ارتباطات از رابطه جنگ و رسانه‌ها می‌گويد

 جهان پس از يازده سپتامبر وارد دوره جديدی شد. رسانه‌ها نيز از تحولات در امان نماندند. اين دوره چه تأثيری بر كاركرد رسانه‌ها گذاشته است؟

مجموعه‌ای از جريان‌های سياسي، فرهنگی و اقتصادی بر تحول تئوری‌های ارتباطاتی و تبليغاتی و حتی خبرنگاری اثر گذاشته است. ما شاهد تحول در تكنولوژی‌های جديد ارتباطی و راه‌های انعكاس اخبار بوديم. مثل ارائه گزارش مستقيم ماهواره‌ای و اينترنتی و ادغام خبرنگاران در گروه‌های مختلف نظامی با سلاحی مثل دوربين‌های تلويزيونی به شكلی كه تصويرهای ماهواره‌ای همان چيزی بود كه هدف تانك‌ها قرار می‌گرفت. از طرف ديگر حضور خبرنگاران غيرآمريكايی باعث ارائه گزارش‌های متفاوت از طريق ماهواره و اينترنت شد.

• جنگ اخير عراق با چه تحولاتی در رسانه‌ها همراه بود؟

موضوعی كه در جنگ اخير مورد بحث قرار گرفت اين بود كه آيا بايد برای خبرنگاران حدود و شرايطی قائل شد يا خير؟ در اين جنگ همه خبرنگاران يكسان عمل نكردند و پوشش اخبار آنها در رسانه‌های مختلف كاملا متفاوت بود. حضور خبرنگاران و نحوه فعاليت آنها نسبت به جنگ قبلی خليج فارس بسيار متفاوت بود و شيوه سانسور و كنترل آنها هم تفاوت كرده بود.

• اما در جنگ اخير به خبرنگاران دستورالعمل‌های خاصی داده شده بود تا چه خبرهايی را مخابره كنند و چه مواردی را پوشش ندهند. اين مسئله اعتبار رسانه‌ها را زير سئوال نمی برد؟

اعتبار حرفه‌ای و اخلاقی برخی رسانه‌ها زير سئوال رفت اما بخشی از واقعی نبودن اخبار و گزارش‌ها به خاطر عدم مشاهده شخصی خبرنگاران بود. آنها در نتيجه مشاهدات و گزارشات فرمانده و سخنگوی ارتش نتايج را ارائه می‌دادند كه اين موارد گاه باعث بروز تناقض و جنجال می‌شد.

• اين مسئله بیاعتمادی مردم را نسبت به اعتبار روزنامهها و رسانهها ايجاد كرد چه جايگزينی برای آن میتوان تعيين كرد؟

خوشبختانه در دنيای ديجيتالی و در عصر اطلاعات كانال‌های خبری زيادی وجود دارد و هيچ كس امروز وابسته به كانال خصوصی نيست. وجود اين موضوعات در جنگ نادر و استثنايی است و در هر كشوری كه جنگ اتفاق بيفتد، از طرف دولت‌ها، مردم و رسانه‌ها عكس‌العمل‌هايی صورت می‌گيرد كه باز هم استثنايی است. مهم اين است كه اين روال به حالت عادی خود برمی‌گردد. از طرفی اين موقعيت باعث می‌شد كه توجه مردم و دولت‌ها به مسائلی جلب شود كه قبلا كاملا نامفهوم و حتی بی‌دليل بود كه اين خود يک تحول فرهنگي، سياسی و آموزشی است.

• چرا رسانه‌ها به جنگ بيشتر از صلح علاقه دارند و بيشتر اخبار جنگ را منعكس می كنند؟

بايد اين را در نظر بگيريم كه عموم مردم بيشتر از فيلم‌های خشن و پرتحرک استقبال می‌كنند. يكی از دلايلی كه رسانه‌ها جنگ و جدال را ترجيح می‌دهند، خوراک تصويری مناسبی است كه جنگ به رسانه‌ها می‌دهد. همچنين از ديدگاه اقتصادي، 70 درصد درآمد روزنامه‌ها از طريق تبليغات به دست می‌آيد كه در مورد راديو و تلويزيون اين رقم به صددرصد می‌رسد. اين شبكه‌های راديو و تلويزيونی رقابت شديدی با هم دارند و سعی آنها در اين است كه خواننده و بيننده بيشتری جلب كنند. يكی از دلايلی كه رسانه‌ها بخش اعظم كار خود را به پوشش اخبار جنجالی و جنگ اختصاص می‌دهند، علاقه و كشش مخاطبان آنهاست. نمی‌توانيم رسانه‌ها را در اين وضعيت مقصر بدانيم، چون اين كار تناسبی بين عرضه و تقاضا است. البته اين مسئله از نظر اخلاقی و حرفه‌ای صحيح نيست چون وظيفه يک رسانه انعكاس واقعيات بدون موضع‌گيری و ادغام نظريات شخصی و ايدئولوژيک در اخبار است.

• با اين پاسخ اخلاق در رسانه‌ها چه جايگاهی دارد؟

اخلاق مانند يک شمشير دولبه است. برخی روزنامه‌ها قصد ساخت جنجال دارند و از اين طريق بهتر و راحت‌تر حرفشان را به كرسی می‌نشانند. با اين حال تعهد اخلاقی و كاری را تا حد ممكن حفظ می‌كنند. اگر مردم از يک شيوه و فرم محتوای رسانه‌ها استقبال نكنند، ادامه آن ميسر نخواهد بود. سهم مخاطبان در كشورهای پيشرفته برای پيشبرد اهداف بسيار بالا است. در مورد رسانه‌های آمريكايی بايد اين را در نظر داشته باشيم كه سرچشمه رسانه‌ها، فرم، محتوا و ساختار آنها در آمريكاست و اين سيستم كاملا جا‌افتاده است. در حالی كه كشورهای ديگر معمولا كپی می‌كنند.

• اين رسانه‌ها كه به گفته شما كپی می‌كنند چه بايد بكنند؟ خود را سازگار كنند و عينا فرهنگ همان رسانه را بپذيرند يا فرهنگ جديدی را ايجاد كنند؟

در اين مبحث، فرم آنقدرها هم مهم نيست. آنچه اهميت دارد محتواست. من اشكالی نمی‌بينم كه تا حدی از كارهای انجام شده استفاده بيشتری برده و بهره‌برداری جديد و خاصی كرد. مهم اين است كه با تكنولوژی چه می‌توان كرد و چه كسی درباره محتوای يک رسانه تصميم می‌گيرد.

• هميشه بحث بومی‌سازی برای هر تكنولوژی وارداتی مطرح می‌شود ولی هميشه در مرحله شعار باقی می ماند. به نظر شما برای بهره‌برداری از تكنولوژی بايد بومی‌سازی كرد؟

بستگی به تعريف بومی‌سازی دارد. همه اشيايی كه اطراف ما وجود دارد بومی نيست. با تغيير اسم كالا و تكنولوژی كه نمی‌توان بومی‌سازی كرد. همه چيز به محتوا بستگی دارد.

• چرا رسانه‌ها در كشور ما نتوانسته‌اند جايگاه اصلی خود را بيابند؟

بيشتر دلايل سياسی و اقتصادی باعث اين مسئله شده است. در كشورهای در حال توسعه، اقتصاد، سياست، فرهنگ و حتی آموزش استمرار ندارد و دائم در حال تغيير است و روال عادی ندارد. به همين دليل رسانه‌ها نتوانسته‌اند به صورت يک سيستم درآيند. زمانی اين امكان‌پذير می‌شود كه يک سيستم اقتصادی و سياسی ايجاد شود كه استمرار داشته باشد و رسانه‌ها بتوانند يک خط‌مشی مستمر را انتخاب كنند. در كشورهايی كه رسانه‌ها بايد در فضايی كار كنند كه چارچوب‌های سياسی و خط قرمزهای غيرثابت دارد، وابستگی‌ها و روند كاری با هر تغيير كوچكی متحول می‌شود و كل مجموعه تغيير شكل می‌دهد. اين شرايط باعث عدم ثبات رسانه و اهداف شكل‌گيری آنها می‌شود و روند صرفا سياسی به خود می‌گيرد. در كشورهای توسعه يافته، فرد هيچگاه تأثيری روی سيستم و روند كاری رسانه ندارد.

• به خاطر همين شرايط بی‌ثبات است كه رسانه‌های ما نتوانسته‌اند جايگاه جهانی داشته باشند؟

با شما در مورد نتوانستن موافق نيستم. ما می‌توانيم يک جايگاه رسانه‌ای خوبی در سطح جهانی داشته باشيم. ما با وجود كشور غنی و موقعيت جغرافيايی خوب و استعداد متخصصان در رشته‌های مختلف، در شرايط بسيار عالی قرار داريم. به دليل عدم برنامه‌ريزي، مديريت و تفكر كاری سعی نمی‌كنيم كه از كشورهای پيشرفته درس بگيريم و بيشتر روی نكات منفی در مورد مسائل داخلی و خارجی تكيه می‌كنيم. دنيا به سرعت در حال تغيير و تحول است و ما طبق معمول عقب قافله هستيم، اگر توجه نكنيم و اگر درست عمل نكنيم عقب‌تر می‌افتيم.

• ايجاد هر گونه محدوديت چه تاثيری در اين روند می‌گذارد؟

من مخالف هرگونه محدوديت هستم. مشخص كردن هر گونه چارچوب و مرز مشخص باعث عدول از آن چارچوب می‌شود. تنوع باعث پيشرفت می‌شود.

• اما گستردگی اينترنت و اقيانوس عظيم اطلاعات نياز به قواعد و قانونی دارد يا خير؟

مسلما آزادی مطلق در هر موردی باعث هرج ومرج می‌شود. به هر صورت قوانين و چارچوب‌ها بايد بدون افراط و تفريط رعايت شود. بايد منصفانه عمل كرد و تا حد ممكن به مردم اجازه آگاه شدن داد. همچنين تقابل رسانه‌های سنتی و مجازی نبايد منجر به اين نتيجه شود كه چون اينترنت دارای ساختاری متفاوت و غيرقابل محدوديت است بايد با آن مقابله شود. هر كاربر خود بايد درک كند كه چه محدوديت‌هايی را بايد رعايت كند. اطلاعات كالايی حياتی است. نمی‌توان مردم را از آن محروم كرد و در تاريكی نگه داشت.

• چه تقابلی ميان ژورناليسم سنتی و ديجيتالی وجود دارد؟

كاری كه اينترنت كرده، فراگير كردن همه كارها در يک فضای مجازی است. محتوا چندان تغييری نكرده بلكه قالب و شكل كارها عوض شده است. يكی از نكات مثبت ژورناليسم ديجيتالی نامحدود كردن تيراژ و همه‌گير بودن مخاطبان است. هر چند مخاطبان قديمی هنوز روش‌های سنتی خواندن و خريد كردن و كسب اطلاعات را می‌پسندند اما تحولی كه اينترنت بر رسانه‌ها و نوع مخاطب ايجاد كرده غيرقابل انكار است.

• آيا اين تحول در همين حد خواهد ماند يا باز هم جايی برای تعبير وجود دارد؟

رسانه‌ها روی هم تاثير می‌گذارند. 15 سال پيش 75 درصد مردم اخبار خود را از طريق تلويزيون می‌گرفتند. با توجه به اين موضوع روزنامه‌ها سعی كردند به شكل جديدی اخبار خود را ارائه كنند. واشنگتن پست اولين روزنامه‌ای بود كه الگوی خبری تلويزيونی ارائه كرد و از عكس‌های رنگی به تعداد زياد و خبرهای كوتاه استفاده كرد. پس از آن اكثر روزنامه‌ها اين كار را انجام دادند. در واقع در اين شرايط كنش و واكنش آنها بر هم تاثير گذاشت. نكته مثبت اينترنت در اين است كه رسانه‌ها به تعداد صفحات وابسته نمی‌شوند و به حجم، منابع و لينک‌های اطلاعاتی توجه می‌شود. اين باعث می‌شود كه افراد انواع و اقسام خبرها را از ديدگاه‌های مختلف به دست آورند. البته اين گستردگی منجر به اين هم می‌شود كه نمی‌دانيم كدام منبع موثق است و يا به چه رسانه‌ای می‌شود، اعتماد كرد.

• وبلاگ‌ها در اكثر كشورها به خصوص ايران محبوبيت خاص يافته‌اند. برخی كارشناسان معتقدند كه وبلاگ‌ها می‌توانند به عنوان يک ابزار خبررسانی فعاليت كنند. به نظر شما آيا آنها می‌توانند نقش مستقيمی در جريان اطلاعات داشته باشند؟

ايران چهارمين كشور از نظر تعداد وبلاگ است. اين از يک ديدگاه بسيار مثبت است چون نه تنها نقش اطلاع‌رسانی دارند بلكه می‌توانند آموزش هم بدهند و در آگاه كردن مردم نقش داشته باشند. ولی مشكلی كه وجود دارد اعتبار و اعتماد مخاطبان به وبلاگ‌هاست. در ايران بيش از دو هزار وبلاگ وجود دارد و نمی‌توان تشخيص داد چه كسانی با چه اهدافی اين وبلاگ‌ها را اداره می‌كنند. وبلاگ‌ها به هر حال نمی‌توانند نقشی را ايفا كنند كه رسانه‌های جا افتاده دارند. وبلاگ چون جريان جوانی است باعث جلب توجه مردم می‌شود و شايد بتواند در طول زمان اعتماد مخاطب را هم جلب كند. در جنگ اخير دو شبكه خبری بزرگ دو واكنش متفاوت در مورد وبلاگ‌ها داشتند BBC وبلاگ خبرنگاران خود در جنگ را روی سايت قرار داد در حالی كه CNN وبلاگ خبرنگار خود را تعطيل كرد تا مستقيما از جنگ خبررسانی نكند. اين به اهداف و اساس تشكيل رسانه برمی‌گردد. عملكرد BBC از صدای آمريكا متفاوت بود و عملكرد يورونيوز در حوزه تلويزيون‌های ماهواره‌ای با فاكس نيوز و CNN متفاوت بود. موارد اين چنينی به وابستگی‌ها و علايق و سياست‌های رسانه‌ها و سران آنها و كشورهای مربوطه برمی‌گردد كه در هر حال به دنبال منفعت خود هستند.

• جهت‌گيری اكثر رسانه‌های بزرگ آمريكا به سمت جناح دولتی است. جايگاه رسانه‌های مستقل كجاست؟

رسانه‌های مستقل در هر شرايطی وجود دارند. گروه‌های مختلف از طريق اينترنت در جهت اهداف خود حركت می‌كنند. در كشورهای در حال توسعه دولتی شدن رسانه‌ها بسيار معمول است كه اين مورد به خصوص در مورد راديو و تلويزيون با وجود پوشش عظيم مخاطبان ديده می‌شود. در سطح جهانی رسانه‌ها در دست شركت‌های غول‌پيكر است و اگر آنها از اهداف دولت حمايت می‌كنند به خاطر نتايج اقتصادی است. امروزه نفوذ و قدرت شركت‌های فوق بيش از دولت‌هاست. در اين شرايط احتمال حذف رسانه‌های كوچک‌تر يا مستقل وجود دارد ولی باز هم رسانه‌های جايگزين در اينترنت وجود دارند كه می‌توانند با رسانه‌های بزرگ رقابت كنند. اما در اين رقابت اگر آنها نتوانند از نظر اقتصادی خود را با شرايط تطبيق دهند مسلما حذف خواهند شد.

• با اين پيشرفت سرسام‌آور چه آينده‌ای را می‌توان برای رسانه‌ها پيش‌بينی كرد؟

هميشه به آينده‌نگری توجه دقيق نمی‌دهد ولی براساس شواهد نسل جوان تعيين‌كننده است. آيا اين نسل كه با كامپيوتر و ماهواره رشد كرده و هيچ مشكلی با تكنولوژی‌های ارتباطاتی ندارد، آيا برای خواندن كتاب لپ‌تاپ را ترجيح می‌دهد يا كتاب را؟ در اين مرحله گذار افرادی هستند كه در دو مقطع رسانه‌ای قرار دارند و هنوز با اين مسئله دست‌وپنجه نرم می‌كنند. تعيين‌كننده اين سنت و مدرنيته تنها و تنها نسل آينده است.

 

منبع: شرق - گفت‌وگو: آرمن نرسسيان، آزاده عصاران - تاريخ: 24 شهريور 82

 

BACK TO ARTICLES | BACK TO TOP

Home | Iran | World | Articles | Links | About

Contact | Instant Message | Feedback

This website is optimized for Microsoft Internet Explorer

All external sites will open in a new window

Copyright © 2003 Jabolsa.com | Copyrights | Privacy Policy

Hosted by www.Geocities.ws

1