جابلسا : پايگاه اطلاع رسانی فن آوری اطلاعات و ارتباطات

 

About Links Articles World Iran Home

 

 

Home > Articles > Interview

 

منبع: ياس نو - گفتگو: فرانک عطيف - تاريخ: 15 مرداد 82

 

گفت‌وگويی با «هميشه معلم» دکتر کاظم معتمدنژاد

سؤال بی‌پاسخ وجود ندارد

 

دلش اينجاست، هميشه بوده. هرجا که رفته، دلش بهانه سرزمين سبز را گرفته و برگشته است تا اينجا باشد. تا اينجا معلم باشد؛ معلمی با همه گستردگی دريايی‌اش. با آنکه وکيل پايه يک دادگستری است، اما باز هم بيشتر معلم است. واژه «معلم» را خودش با تأکيد می‌گويد وگرنه کاش واژه‌ای بالاتر از استاد هم بود تا به او می‌گفتيم. به او بنيانگذار آموزش و پدر روزنامه‌نگاری هم می‌گويند، پيش‌نويس لايحه قانون استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاران را هم در حال تدوين دارد، تا بگويد که «روزنامه‌نگار کيست» و چه حقوق و مسؤوليت‌هايی دارد. دکتر کاظم معتمدنژاد 40 سال است که حقوق و ارتباطات تدريس می‌کند و اميد که ده‌ها سال ديگر هم بياموزد بياموزد... گفت‌وگوی او را با «ياس نو» بخوانيد:

 

 

«پدر علوم ارتباطات ايران»؛ اين يکی از عنوان‌هايی است که شما داريد. تلقی خود شما از اين عنوان چيست؟ چرا شما را با اين عنوان می‌نامند؟
من فکر می‌کنم اين عنوان ناشی از لطفی است که شاگردانم نسبت به من دارند. من خودم را واقعاً شايسته اين نام نمی‌دانم. برای اينکه هميشه يک معلم عادی بوده‌ام و در بنيانگذاری آموزش و پژوهش ارتباطات فقط مشارکت داشته‌ام و هميشه همراه با عده ديگری کار کرده‌ام. اما به سبب محبت دانشجويان سابق که همکاران کنونی من هستند و نيز به دليل سابقه و تداوم خدمت از اين لطف برخوردار شده‌ام.

من از حدود 40 سال پيش مشغول تدريس، تحقيق و تأليف هستم. قصد من و همکارانم اين بوده که آموزش علوم ارتباطات، به ويژه روزنامه‌نگاری و روابط عمومی و زمينه‌های ديگر آن در ايران پيشرفت کند و به نيازهای مملکت در اين زمينه‌ها پاسخ داده شود، عده‌ای افراد تحصيل‌کرده و متخصص تربيت شوند تا به کمک آنها کيفيت مطبوعات و بخش‌های خبری ساير وسايل ارتباط جمعی و فعاليت‌های روابط عمومی بهبود يابد و بتوانيم در کنار آن برای پيشبرد برنامه‌های توسعه کشور نيز از همکاری عده‌ای متخصص ارتباطات استفاده کنيم. به عبارت روشن‌تر هدف اصلی از توجه خاص علوم ارتباطات آن بوده است که از يک سو، به «توسعه ارتباطات»، (بهبود وضع کمی و کيفی مطبوعات و ساير وسايل ارتباط جمعی و فعاليت‌های روابط عمومی و تبليغات بازرگانی...) کمک گردد و از سوی ديگر، به «ارتباطات توسعه» پرداخته شود و وسايل و تکنولوژی‌های نوين ارتباطی در خدمت سياستگذاری و برنامه‌ريزی توسعه ملی قرار گيرند.

 

ممکن است توضيح دهيد که واژه نوين، دقيقاً چه بخشی از ارتباطات را در بر می‌گيرد؟

نوين چيزی است که تازه به آن پرداخته‌ايم. ما معمولاً ارتباطات را در سه زمينه مطالعه می‌کنيم؛ يکی ارتباطات جمعی است که شامل راديو، تلويزيون و سينما می‌شود. ديگری ارتباطات رايانه‌ای است و مورد بعدی، ارتباطات دور يا تله‌کاميونيکيشن است.

در اين ده، دوازده سال اخير به سبب همگرايی فناوری‌ها و ديجيتالی شدن آنها می‌توان در کمترين زمان، از تصوير، نوشته و صوت و داده بهره‌برداری و همه را به هم تبديل کرد. به همين جهت وسايل ارتباطی يا رسانه‌های نوين اهميت خاصی يافته‌اند و با ايجاد اينترنت، جنبه جهانی هم پيدا کرده‌اند. اکنون اين شبکه شبکه‌ها، امکاناتی فراهم ساخته است که در کوتاه‌ترين مدت و به طور همزمان در سراسر جهان می‌توان از ارتباطات و اطلاعات نوين استفاده کرد. در کنار آن تلويزيون ماهواره‌ای، ويدئو، تلفن همراه و چندرسانه‌ای‌ها هم، جايگاه برجسته‌ای دارند. بنابراين ارتباطات نوين اهميت خاصی پيدا کرده است و به همين لحاظ ما رشته جديدی با عنوان «مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات» در دانشکده مستقل علوم ارتباطات پيش‌بينی کرده‌ايم تا در کنار رشته‌های روزنامه‌نگاری و روابط عمومی و تبليغات به ارتباط‌های نوين بپردازيم.

 

در فضای ارتباطاتی امروز ما، شما از شاخص‌ترين چهره‌های ارتباطاتی هستيد. حضور مستمرتان در اين حوزه ناشی از علاقه‌ای پايدار و مانا به ارتباطات است. اين علاقه از کجا نشأت می‌گيرد؟

من فکر می‌کنم در مورد علاقه به معلمی، تا حدی سابقه خانوادگی‌ام تأثير داشته است. برای اينکه پدرم معلم بود، دبير و رئيس دبيرستان بود. نزديکان من هم فرهنگی بودند. به اين ترتيب وقتی کارم را با روزنامه‌نگاری شروع کردم به طور ناخودآگاه به طرف معلمی حقوق و روزنامه‌نگاری و ارتباطات کشيده شدم و وظيفه خود دانستم که يک معلم خوب باشم.

هميشه فکر کرده‌ام بايد به اين مملکت به طور مؤثر خدمت کرد و چون ما در مورد آموزش و پژوهش علوم ارتباطات خلأ داشتيم و خدمات من در اين زمينه می‌توانست مؤثر باشد، ترجيح دادم در اين رشته کار کنم و با اينکه وکيل پايه يک دادگستری هم هستم و هر سال کارتم را هم تمديد می‌کردم، هيچگاه به غير از کارهای وکالتی معاضدتی که از سوی کانون وکلای دادگستری فعال باشم، ترجيح دادم کار معلمی خودم را دنبال کنم. از طرف ديگر دانشجويان خوب، هميشه در من انگيزه توجه بيشتر به تحقيق و تأليف ايجاد کرده‌اند و همکاران خوب که اغلب دانشجويان سابق هستند، مرا تشويق کرده‌اند و مايه مباهات بوده‌اند و هستند.

بنابراين می‌توانم بگويم که تمام زندگيم را به کار معلمی اختصاص داده‌ام و به همين جهت در اين زمينه، هيچگاه وقت نمی‌شناسم و به بيان ديگر تمام شب و روز را به تدارک و تداوم آن اختصاص داده‌ام. به بيان ديگر، کار آموزش و پژوهش برای من همچنان در جايگاه نخست است. در کنار اين فعاليت‌ها، در سال‌های اخير کارها و مشاوره‌های پژوهشی مختلفی هم برای بعضی مراکز مربوط به ارتباطات مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت پست و تلگراف و تلفن و کميته ارتباطات کميسيون ملی يونسکو در ايران انجام داده‌ام که از آن بهره‌برداری کرده‌اند.

ضمناً يادآوری کنم که در فاصله سال‌های 1362 تا 1368 که پس از بازگشايی دانشگاه‌ها، رشته ما در گرايش ارتباطات فقط به 37 واحد درسی محدود شده بود، با حکم رسمی وزارت آموزش فرانسه به عنوان استاد مهمان در دانشگاه‌های پاريس، حقوق ارتباطات و ارتباطات بين‌المللی تدريس کردم. با اينکه بارها به من پيشنهاد کردند به طور تمام‌وقت بمانم، نپذيرفتم. در اين چند سال، نيمسال اول تحصيلی را در ايران تدريس می‌کردم و نيمسال دوم را در دوره‌های فوق ليسانس و دکترای دانشگاه‌های پاريس يا دانشگاه‌های رن، درس می‌دادم. در کنار تدريس، سرپرستی رساله‌های دکترای علوم ارتباطات را هم عهده‌دار بودم که هنوز هم اين مسؤوليت را به عهده دارم.

 

چه چيزی به شما کمک کرد تا اين علاقه همچنان پايدار بماند؟

فکر می‌کردم کوشش‌هايی شده، به ثمر رسيده و بازتاب داشته، پس بايد ادامه داد. به همين جهت خواستم بمانم تا کمکی باشم برای توسعه وضعيت مطبوعات و علوم ارتباطات در ايران.

 

شنيده‌ام که شما هميشه موقعيت‌های بسياری برای زندگی و تدريس در خارج از ايران داشته‌ايد، اما به شهادت دانشجويانتان هميشه اينجا را ترجيح داده‌ايد و دلتان برای «ارتباطات» در اين سرزمين پر زده است. کمی از اين حس بگوييد.

طبيعی است آدم در جايی که به دنيا آمده، تربيت شده، تحصيل کرده و نزديکان و هموطنانش در آنجا هستند، راحت‌تر است. علاقه به وابستگان و هموطنان، امری طبيعی است. مملکت خودمان به توسعه زمينه‌های تخصصی ارتباطات و افزايش افراد تحصيلکرده در اين زمينه‌ها بيش از کشورهای غربی نياز دارد.

علاوه بر آن، در کشورهای غربی هر چقدر هم که فرد در سطح بالايی قرار داشته باشد، نه از نظر هويت و نه حرمت، مثل ايران مورد توجه قرار ندارد.

در ايران، جامعه معمولاً به تلاش‌ها و زحمات پاسخ مثبت می‌دهد و قدر معلم و متخصص را می‌داند. اگرچه از لحاظ مادی، در کشورهای غربی بهتر پاسخگو هستند، اما از لحاظ معنوی، در ايران برای افراد اهميت بيشتری قائل‌اند.

 

مهمترين موضوع ارتباطاتی جهان امروز چيست؟

قرار است در آذرماه امسال (از 10 تا 12 دسامبر 2003) برای نخستين بار «اجلاس جهانی سران کشورها درباره جامعه اطلاعاتی» زير نظر سازمان ملل متحد در ژنو تشکيل شود.

در اين کنفرانس رؤسای کشورها برای اولين بار در تاريخ به بررسی مسائل ارتباطات می‌پردازند. پيش از اين، بارها در خصوص جمعيت، محيط زيست، توسعه پايدار و... اجلاسيه‌های جهانی سران کشورها تشکيل شده‌اند، اما اين اولين بار است که چنين برنامه‌ای درباره ارتباطات انجام می‌شود.

اجلاسيه بعدی اين کنفرانس عالی نيز دو سال بعد (سال 2005) در تونس برگزار خواهد شد.

هدف اصلی اين اجلاس، نيل به ديدگاه مشترک کشورهای دنيا درباره جامعه اطلاعاتی و چگونگی کاربرد ارتباطات نوين است تا مشخص شود چگونه می‌توان برای توسعه، حفظ صلح و پيشرفت حقوق بشر و دموکراسی، از ارتباطات کمک گرفت و دنيای بهتری ساخت.

با توجه به نابرابری‌های ارتباطات در جهان و عدم تعادل بين‌المللی اطلاعات، وجود شکاف‌های مهم ارتباطی و اطلاعاتی به ويژه «شکاف ديجيتال» که با حضور اينترنت پديد آمده است، بايد در اين کنفرانس عالی تلاش شود تا برای مقابله با نابرابری ارتباطی و عدم تعادل اطلاعاتی راه‌حل‌هايی ارائه شود. در حال حاضر تنها پنج درصد مردم دنيا از اينترنت استفاده می‌کنند. حضور و مشارکت فعال دولت ايران در اين نشست برای کشورمان بسيار سودمند خواهد بود.

 

مهمترين مشکل حوزه علوم ارتباطات در ايران چيست؟

اين زمينه يعنی آموزش و پژوهش ارتباطات، خوب شناحته نشده است. نبود آموزش تخصصی و شرايط سياسی نظام گذشته، عامل اصلی اين ميراث تلخ تاريخی است. طبيعتاً اين آرزو و انتظار وجود داشت که بعد از پيروزی انقلاب، وضعيت بهبود پيدا کند. اما تحت تأثير همين ميراث تاريخی و عدم توجه کافی برای مقابله با آن، آثار منفی گذشته باقی ماند. انتظار می‌رفت که در برنامه سوم توسعه به اين موضوع بيشتر پرداخته بشود. البته در مقايسه با قبل توجه به ارتباطات افزايش يافته است، اما کافی نيست.

تأسيس دانشکده مستقل علوم ارتباطات، به ويژه با ايجاد رشته مطالعات ارتباطی و فناوری نوين اطلاعات برای تربيت متخصصان طبيعتاً می‌تواند در اين مورد مؤثر باشد. سازمان‌های مختلف مسؤول امور ارتباطات کشور هم بايد کمک کنند تا سياستگذاری و برنامه‌ريزی در اين زمينه، ارتقاء يابد. در سطح جهانی نيز با استفاده از کنفرانس‌هايی که به عنوان نمونه در پاسخ به سؤال قبلی گفتم، بايد از همکاری‌های بين‌المللی بهره بگيريم.

 

از نظر ارتباطات، ما در کدام نقطه جهان ايستاده‌ايم؟

بايد به تاريخ برگرديم. ما بنيانگذار نخستين سيستم پستی در دنيا هستيم و با توجه به اين سابقه که ما آغازگر راه ارتباطی هستيم، اين توقع وجود دارد که دست‌کم جزو کشورهايی که در رده‌های پايين هستند، قرار نداشته باشيم. به طور کلی بايد اميدوار بود که وضع بهتر شود. بايد از تکنولوژی‌های نوين برای ايجاد «جامعه اطلاعاتی» به معنای واقعی آن، چه از نظر مادی و چه معنوی به خوبی استفاده کنيم و آنها ار در راه پيشبرد توسعه ملی و پيشرفت مردم‌سالاری به کار گيريم.

 

سال‌ها حقوق ارتباطات را به دانشجويانتان تدريس کرده‌ايد، کلاس‌های آن روزها با اين روزها چه فرقی کرده است؟

در گذشته مباحثی را که الان طرح می‌کنيم نمی‌توانستيم دنبال کنيم. آن زمان در خصوص اينگونه دروس که بر پايه آزادی بيان و اطلاعات و مطبوعات استوار است، حساسيت زيادی وجود داشت. کليات حقوق مطبوعات در دوره پيش از انقلاب در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تدريس می‌شد. از پاييز سال 1357، در اوج تظاهرات و مبارزات انقلابی برای نخستين بار درس مبانی حقوق ارتباطات جمعی را در دانشکده داير کرديم که با استقبال فراوان دانشجويان روبه‌رو شد.

در اين درس، مبانی و اصول مهم آزادی مطبوعات اصل انتشار آزادانه، عدم ضرورت کسب اجازه، ممنوعيت سانسور، ممنوعيت توقيف خودسرانه، پيش‌بينی دقيق محدوديت‌های قانونی و ضرورت وجود و حضور هيأت منصفه، مقررات حقوقی حاکم بر محتوای مطالب مطبوعات و برنامه‌های راديويی و تلويزيونی، مقررات حقوقی رسيدگی و دادرسی جرايم مطبوعاتی و ارتباطی و همچنين مقررات بين‌المللی مربوط به ارتباطات جمعی، مورد بررسی قرار می‌گرفت.

در دوره قبل از انقلاب منابع علمی مربوطه به ارتباطات بسيار کم بود، در حالی که امروزه علاقه به زمينه‌های مختلف بيشتر شده است و کتاب‌ها و مقاله‌های فراوانی درباره آنها منتشر می‌شود.

در حال حاضر مشکل مهم اعضای هيأت علمی، وضعيت حقوق ماهانه آنهاست. چون از نظر مالی تأمين نيستند، ناچارند برای دريافت حق‌التدريس بيشتر، دروس معينی را تکرار و از جزوه‌های قديمی استفاده کنند. به اين ترتيب فرصتی برای تحقيق، تأليف و ترجمه نمی‌ماند و منابع درسی به‌روز نمی‌شود.

 

در خصوص کار حرفه‌ای و بهبود کيفيت کار روزنامه‌نگاران چه پيشنهادی داريد؟

سه سال است که درباره مقررات استقلال حرفه روزنامه‌نگاری به کمک انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و مرکز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، کار می‌کنيم. بررسی‌های علمی مهمی در اين زمينه صورت گرفته و نتايج آن به صورت چند مقاله در مجله رسانه در سال‌های 80-1379 چاپ شده است.

در چارچوب اين برنامه پژوهشی تهيه پيش‌نويس لايحه قانون استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را مورد توجه قرار داده‌ايم تا روزنامه‌نگاران نيز مانند پزشکان بتوانند از امتيازهای مادی و معنوی حرفه تخصصی خود، برخوردار شوند. در اين طرح موارد دقيق مربوط به تعريف روزنامه‌نگار و حوزه مشمول آن تعريف شده است تا مشخص گردد روزنامه‌نگار کيست و حرفه روزنامه‌نگاری چه کسانی را در برمی‌گيرد.

در اين زمينه، يک متن مکمل قانون مذکور به عنوان «پيمان کار دسته جمعی روزنامه‌نگاران» هم پيشنهاد کرده‌ايم که بر خلاف متن اول که بايد به تصويب مجلس شورای اسلامی برسد، انجمن‌های حرفه‌ای و روزنامه‌نگاری و تشکل‌های صنفی مالکان و مديران مطبوعات با همکاری وزارت کار و امور اجتماعی درباره آن بايد به توافق برسند. در اين زمينه، نخستين گام‌ها در دوره قبل از انقلاب برداشته شده بود و اکنون بايد دنبال شود.

برای تکميل مقررات استقلال حرفه روزنامه‌نگاری، ضرورت تدوين پيش‌نويس لايحه قانون «شورای مطبوعات» را هم طرح کرده‌ايم. اين شورا موظف به حفظ و حراست آزادی مطبوعات، اجرای استانداردهای تخصصی روزنامه‌نگاری و تحقق اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری است. البته اين لايحه قانونی هم بايد به تصويب مجلس شورای اسلامی برسد. اين شورا مرکب از نمايندگان روزنامه‌نگاران حرفه‌ای، تشکل‌هایی صنف مديران مطبوعات و نمايندگان جامعه مدنی خواهد بود تا در کنار هم بنشينند و برای تحقق هدف‌های شورا همکاری کنند.

در اين شورا علاوه بر حراست از آزادی مطبوعات و اجرای استانداردهای تخصصی روزنامه‌نگاری و اصول اخلاقی اين حرفه، با توجه به زمينه اخير به شکايات عليه مندرجات مطبوعات نيز رسيدگی خواهد شد. به اين ترتيب از شکايت‌های قضايی مطبوعاتی در دادگستری کاسته می‌شود و با حل بسياری از اختلافات مربوط به مطالب مندرج در نشريات، بسياری از سوءتفاهم‌ها برطرف می‌شود. به عبارت ديگر شورا می‌تواند از طريق توصيه برای جوابگويی، توضيح و تصحيح مطالب و همچنين از طريق تذکر و توبيخ مديران مطبوعات و روزنامه‌نگاران، به بسياری از مسائل ناشی از شکايت‌های مطبوعاتی رسيدگی کند، دادگاه‌ها هم فرصت بيشتری خواهند داشت تا در مورد شکايات مربوط به جرايم مطبوعاتی که در شورای مطبوعات قابل رسيدگی نيست، تصميم‌گيری کنند.

همچنين بايد اضافه کنم که رسيدگی به شکايات مطبوعاتی در شورای مورد نظر بر اساس «مقررات اخلاقی و نه روزنامه‌نگاری» صورت خواهد گرفت و مجموعه اين مقررات بر اساس همکاری روزنامه‌نگاران و مالکان و مديران، تدوين و تصويب خواهد شد.

 

برای خود شما در حوزه ارتباطات چه سؤال بی‌پاسخی وجود دارد؟

سؤال بی‌پاسخ وجود ندارد. به نظر من می‌شود پاسخ هر پرسش را پيدا کرد. يافتن راه‌حل، غيرممکن نيست. با همکاری، صميميت و صبر و تحمل می‌شود مشکلات را برطرف کرد. حفظ آزادی مطبوعات از پيشبرد آن مهم‌تر است. هميشه توصيه می‌کنم که سعی داشته باشيم با بردباری و تحمل، آزادی مطبوعات را نگه داريم تا در شرايط مساعد، توسعه پيدا کند.

 

در حال حاضر کتابی در دست چاپ داريد يا کتابی که به تازگی چاپ شده باشد؟

در حدود پانزده کتاب دارم که هنوز چاپ نشده‌اند. مثل ارتباطات بين‌المللی، ارتباطات و توسعه، مبانی حقوق ارتباطات، حقوق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، حقوق تبليغات بازرگانی، تکنولوژی‌های نوين اطلاعات و ارتباطات، نظريه‌های ارتباط جمعی، مطالعات انتقادی در ارتباطات، ارتباطات و جهان نظام اقتصادی، مطبوعات و تجددخواهی در ايران، مسائل حقوقی بين‌المللی ارتباطات الکترونی، جامعه اطلاعاتی: مبانی نظری و چشم‌انداز جهانی، حقوق بين‌المللی ارتباطات، کتاب تحول مطبوعات در آسيای مرکزی و همچنين فرهنگ علوم ارتباطات که با همکاری دکتر بديعی تهيه کرده‌ام. اين فرهنگ شامل بيست‌هزار واژه تخصصی به زبان‌های انگليسی و فرانسه است.

 

چرا تا به حال چاپ نشده‌اند؟

فرهنگ مورد نظر را قصد داريم اصلاح کنيم و اصطلاحات مربوط به تکنولوژی‌های نوين به ويژه اينترنت را به آن اضافه بکنيم. کتاب‌های ديگرم نياز به تکميل دارند. به عنوان مثال 90 درصد حقوق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری آماده است و 80 درصد «تکنولوژی‌های نوين ارتباطات از تلگراف تا اينترنت» آماده شده است. اميدوارم وقت کنم تا کتاب‌ها را تکميل کنم و به چاپ برسانم.

 

منبع: ياس نو - گفتگو: فرانک عطيف - تاريخ: 15 مرداد 82

 

BACK TO ARTICLES | BACK TO TOP

Home | Iran | World | Articles | Links | About

Contact | Instant Message | Feedback

This website is optimized for Microsoft Internet Explorer

All external sites will open in a new window

Copyright © 2003 Jabolsa.com | Copyrights | Privacy Policy

Hosted by www.Geocities.ws

1