جابلسا : پايگاه اطلاع رسانی فن آوری اطلاعات و ارتباطات

 

About Links Articles World Iran Home

 

 

Home > Articles > Article

 

منبع: ir.mondediplo.com - نويسنده: Stéphane PILET - برگردان: رضا علی اكبرپور - تاريخ: سپتامبر 2003

 

بازی‌های رايانه‌ای، سلاح تبليغاتی

 

بازی‌های رايانه‌ای از اين پس بخشی از چشم‌انداز فرهنگی به شمار می‌روند. برای آنكه به صحت اين گفته متقاعد شويم. كافی است به گفتمان رسانه‌ها و طبقه سياسی گوش فرا دهيم. به هنگام گشايش كلبه رايانه ای در Futuroscope در شهر پواتيه فرانسه در روز ١٩ آوريل ٢٠٠٣، ژان – پير رافارن به حمايت از صنعت بازی‌های رايانه‌ای شتافت و از تأسيس يک مدرسه ملی برای رسانه‌های ارتباط زنده در آينده نزديک خبر داد و حتی سخن از «جمهوری رايانه‌ای»(١) به ميان آورد.

 

در اوايل دهه نود، طی جنگ خليج فارس، بسياری از روزنامهنگاران اين مناقشه را مشابه يک بازی رايانهای توصيف كردند: نه يک قطره خون، نه يک عراقی و نه حتی يک آمريكايی ديده نشد كه در وسط صحنه (جنگ) و يا در وضعيتی باشد كه با تصوير يک جنگ پاک و براق، آنگونه كه تصاوير بازسازی شده بر روی شبكههای تلويزيونی به توصيف پيشروی نيروهای متحد میپرداختند، مباينت داشته باشد.

اين پنداشت درباره جنگ دوازده سال بعد، اين بار در شكلی مختصر، تكرار شد. جورج دبليو بوش در روز ٦ فوريه ٢٠٠٣ به وضوح اين واقعيت را با جمله معروف خود «The Game is Over» (بازی تمام شد) بيان كرد، و ژاک شيراک آن با ظرافت خاصی واگويی كرد. «It’s not a game, it is not over» (اين يک بازی نيست و تمام نشده است). يک ژنرال ارتش آمريكا، با لحنی صادقانهتر، به تاكتيكی نظامی اشاره كرد كه از بازی رايانهای «Pac Man»(٢) اقتباس شده بود.

اين جملات میتواند برای طرفداران بازیهای رايانهای لذتبخش باشد، چرا كه اين سخنان را مدركی میيابند دال بر اين كه بازی مورد علاقه آنها ديگر پديدهای ناشی از روزمرگی شمرده نمیشود. اما اين امر، اشتباه داوری وخيمی است.

هدف از اين آدرس دادنها، از زبان نظاميان يا نزديكان آنها، چيزی نيست جز كاستن از زشتیهای جنگ. در جهان مجازي، هيچكس زخمی نشود و كشتهها نه خانوادهای دارند و نه دوستی. تقريب ميان تقدير مجازی و واقعيت هدفی ندارد جز «واقعيتزدايی» از اعمال محكوميتپذير. البته اين نيز حقيقت دارد كه اين بار خبرنگاران به هنگام پرداختن به حوادث عراق تلاش كردند تا به بينندگان تلويزيون توضيح بدهند كه اين جنگ جديد خليج فارس يک بازی رايانهای نيست.

زمانی كه به محصولات بصری – تفريحی كنونی مینگريم، به وضوح معلوم میشود كه ابزاری برای تبليغات هستند، ابزاری سياسی همانند هر رسانه ديگر.

بازی رايانهای فقط يک تفريح بیخطر نيست، بلكه سخن از رسانهای برای بيان در ميان است. لذا منطقی است كه استفاده از آن در جهتی به دور از اهداف اوليه باشد، درست همانگونه كه در برخی كشورها از تلويزيون، راديو، سينما و مطبوعات نوشتاری چنين استفادهای شده و میشود. اين نوع استفاده از بازیهای رايانهای در جهت اهداف سياسي، از آنجهت بيشتر مزورانه است كه رمزها و مآخذ آن بر عموم مردم ناشناخته باقی مانده است. همه میدانند كه يک بازی رايانهای چيست، اما در انتها تعداد اندكی از والدين قادرند فرزندان خود را در كشف اين رسانه همراهی كنند. و بهمين دليل تحت تاثير قرار دادن آنها باز هم آسانتر است .

با گسترش شتابآميز بازی جنگ، حلول واقعيت به دنيای مجازی خيلی سريع از طريق نماد هويت ملي، يعنی پرچم، تحقق يافت. در اينجا با بازیهايی كه موضوع تاريخی دارند، مانند برخی بازی – جنگهای تاريخ استعمار(٣)، روبهرو نيستيم، بلكه سخن از بازیهايی در ميان است كه از نظر سياسی «هدايتشده» هستند، و طوفان صحرا (Conflict Desert Storm) نماد آنهاست.

بازیكننده در برخی واقعيتهای جنگی غوطهور میشود. او اردوگاه خود را انتخاب نمیكند: او تجسم يک سرباز آمريكايی يا انگليسی است كه مأموريتش آزادسازی عراق از يوغ ديكتاتوری آن كشور است. تصويری شدن بازی ما را در بطن عمليات فرو میبرد، در حالی كه يک موضوع كاملاً روشن است: دشمن يعنی سرباز عراقی.

اين بازی به هنگام عرضه شدن (١٣ سپتامبر ٢٠٠٢ در اروپا)، نه تاملی در پی داشت و نه مخالفتی. فروش آن آزادانه انجام میشود و فقط به افراد زير شانزده سال توصيه نمیشود. اين بازي، بیآنكه تزلزلی در انديشههای پذيرفته شده ايجاد كند، فرد بازیكننده را در موضع دفاع از نظم جهانی قرار میدهد.

عرضه «Return to Castle Wolfenstein» (بازگشت به قلعه ولفناشتاين)، با پيچيدگی و ظرافت بيشتری انجام گرفت. بازیكننده تجسم يک سرباز آمريكايی در جنگ جهانی دوم است. او به درون كاخهای نازیها نفوذ میكند و با سربازان اس.اس. رودررو میشود، در پيچ راهروها میتوان برخی صليبهای شكسته را مشاهده كرد.

خيلیها فكر میكردند كه اين بازی مبلغ ايدئولوژی ناسيونال – سوسياليستی (نازی) است. اولين مشاجره قلمی در سال ١٩٩٢، به هنگام عرضه Wolfenstein – 3D آغاز شد، در حالی كه به اين بازی برچسب يهودیستيزی و نازیدوستی زده بودند. به هنگام ارائه بازی «بازگشت به قلعه ولفناشتاين» در نوامبر ٢٠٠١ نيز همين استدلال پيش كشيده شد.

اين مباحث بیپايه بود: چه در بازی «طوفان صحرا» و چه در «بازگشت به قلعه»، يک ديدگاه جانبدارانه حاكم است.

در هر دو، فرد بازيكن در نقش يک سرباز آمريكايی ظاهر میشود. تفاوت اين دو، ريشه در نوع برخورد دارد. در بازی طوفان صحرا، از مرگ پلشت زدايی شده و فرد بازیكننده نماد خير است. در «بازگشت به قلعه ولفناشتاين»، با انبوه جلوههای ناهنجار روبهرو میشويم (به قربانيان شكنجهشده برمیخوريم) و بازی بسيار واقعگرايانهتر و خونينتر است. از اين نظر، «بازگشت به قلعه ولفناشتاين»، هر چند قدری بيش از اندازه به اين جنبه ناهنجار تكيه دارد، اما كمتر از بازی «طوفان صحرا» تبليغاتی است. نسخه آنلاين «بازگشت به قلعه ولفناشتاين» حتی میتواند جنبه تاريخی مهمتری به اين بازی ببخشد، چرا كه در آن میتوان واقعيت پياده كردن نيروها را هم از ديد متحدين و از ديد آلمانیها به عينه مشاهده كرد . و اما نقطه عطف اين پديده يک بازی رايانهای است كه توسط ارتش آمريكا طراحی شده و به صورت رايگان بر روی شبكه اينترنت قرار گرفته است و نام آن «ارتش آمريكا» (www.americasarmy.com) است. اين بازی كه ٤ ژوئيه ٢٠٠٢ عرضه شد، بازی كننده را به يک سرباز آمريكايی تبديل میكند. ارتش علناً مقاصد خود را در آن به نمايش گذاشته و توضيح داده است كه هدف اين بازي، جذب بيشترين تعداد از جوانان به سوی مشاغل نظامی است. برای بازی كردن، بايد بر روی پايگاه اينترنتی ارتش ثبتنام انجام گيرد. بيش از يک ميليون نفر تاكنون ثبتنام كردهاند كه از اين تعداد، گويا ٦٠٠ هزار نفر دوره های آموزشی را به پايان رسانده اند.(٤)

ديدگاه آمريكايی

طراحان بازی (متشكل از نظاميان واقعی دارای سلاحهای شارژ شده) كه برای دومين سال پياپی در نمايشگاه بازی رايانه ای لس آنجلس (E3) از ١٣ تا ١٦ ماه مه ٢٠٠٣ حضور داشتند تحولات آتی اين بازی را اعلام كردند: استقرار وسايط نقليه جديد، مأموريتهای جديد و نيز حضور افراد غيرنظامی در بازی.

افرادی كه در انتظار باز شدن درها بودند، به تماشای يک برنامه شبيهسازیشده از حمله هنگ صد و يكم نيروی هوايی در مقابل دربهای نمايشگاه پرداختند، كه اين نيز شاهدی بر دغدغه آميختن واقعيت و جهان مجازی بود. در طول برنامه ابتكاری اين نمايشها دوبار در روز ادامه يافت. ارتش آمريكا كار را به همين جا ختم نكرده است. شما میتوانيد در مقابل درهای «كعبه»ی اين بازی رايانهای به «تمجيد» از دو ماشين نظامی جديد بپردازيد. تهاجمی گسترده كه به هر چيز شبيه است جز يک بازی بیخطر.

ارتش آمريكا ماهرترين برنامهنويسها را جذب كرده، تواناترين موتورهای بازی را خريداری نموده و نيروهای خود را از طريق اين بازی رايانهای به استخدام درآورده و آموزش داده است. اين تهاجم كه از طريق سياسی هدايت میشود، با مخالفت چندانی روبهرو نشده است. بزرگترين طراحان و ناشرين به گام برداشتن در همين راستا ادامه میدهند: از ابتدای عمليات نظامی در عراق (٢٠ مارس ٢٠٠٣)، شركت سونی با عجله تمام مارک «Shock and Awe» (شوک و بهت) را بر روی محصولات خود نصب كرد كه هدف احتمالی آن طراحی يک بازی رايانهای به همين نام است. پس از اين خبر، موجی از انتقادها سونی را واداشت تا ايده ماركزنی را كنار بگذارد. اما هيچ چيز مانع از آن نخواهد بود كه اين سازنده، به عنوان سلطان بازار بازیهای رايانهاي، بازیای را با موضوع جنگ عراق طراحی کند. شركت SCI، طراح بازی «طوفان صحرا»، قبلا اعلام نموده كه در حال تهيه ادامه اين بازی است. بازی «Back to Bagdad» (بازگشت به بغداد» بازی كننده را بار ديگر به مناقشه سال ١٩٩١ باز خواهد گرداند، آنهم مثل هميشه با ديدگاهی انحصاري، يعنی ديدگاه آمريكايیها.

انقياد صنعت بازیهای رايانه ای موضوعی مسلم است، هرچند برخی توليدات در اين عرصه عامل بیثباتی هستند و لذا خشن و خطرناک برای جوانان ارزيابی میشوند. بازیهای «GTA3» و «GTA Vice City» (كه از پرفروشترينها در جهان هستند) با انتقادهای مستقيمی از سوی رسانهها و دولتها روبهرو شدهاند.

به عنوان مثال، ايالت واشنگتن قانونی به تصويب رسانده كه طبق آن اگر فروشندهای بازیای رايانه ای به افراد خردسال بفروشد كه در آن مي توان مأمور پليس را كتک زد، به پرداخت ٥٠٠ دلار محكوم خواهد شد. در جلد يک سربازی رفتن امری پذيرفته است و حتی تشويق میشود، اما به عهده گرفتن نقش تبهكاری كه برای مافيا كار میكند كمتر پذيرفته است.

تمام بازیهايی كه اندكی دردسرساز هستند با مانعتراشی روبهرو میشوند. از جمله بازی «Bunout»، كه در آن بازیكننده هدايت يک خودرو پرسرعت را به دست میگيرد و بايد با سرعت و مهارت تمام در ميان ترافيک شهری حركت كند، اما اين بازی ممكن است رانندگان را تشويق به انجام همين اعمال در زندگی واقعی كند!(٥). بازی «وضعيت اضطراری» متهم شده كه بازیكنندهها را به شورش سوق میدهد. در مقابل، هيچ انتقادی عليه بازیهای جنگی تبليغاتی انجام نمیگيرد. حتی بازی هايی مانند Iron Storm (طوفان آهنی) كه تاريخ را تحريف میكنند؛ در اين بازی به ابتدای جنگ جهانی اول (١٩١٨-١٩١٤) بازمیگرديم و در آن با تغييری ناگهانی در سناريو، نقل میشود كه اين جنگ تا سال ١٩٦٠ ادامه خواهد يافت.

بازی رايانهای رسانهای است كه بيش از سی سال قدمت دارد، اما ميانگين سن بازیكنندگان حدود بيست سال است. از نظر فني، میتوان از اين پس در اين بازیها به نقل داستانهايی پرداخت كه بسيار پيچيدهتر از رويارويی ابدی ميان خير و شر هستند. بر هنرمندان است كه برای ارائه اطلاعات و احساسات مختلف، انديشههای خود را تحميل كنند: اين رسانه بايد توسط آنان تحول يابد، همانگونه كه در گذشته برای ادبيات و سينما چنين كردند. اما برای اين امر، روشنفكران بايد از قهر کردن با بازیهای رايانهای دست بردارند و ديگر آن را وسيلهای مختص کودکان فرض نكنند. عدم واكنش در مقابل انحراف كنوني، پذيرفتن اين امر است كه سرانجام بازی رايانهای به سلاح بیصدای تبليغاتی تبديل شود و در ميليونها نسخه توزيع گردد.

پی‌نوشت‌ها:

١- Post-ScriptumSPIP 1.7a6 CVS est un logiciel libre dر مطالعه دو مقاله زير در لوموند ديپلماتيک ماه نوامبر ١٩٩٣ توصيه می شود: Inqrid Carlander و «La drogue des jeux video? و «Un marché de ١٠٠ milliards de dollars Fre’deric, Vasseur »

٢- ليبراسيون، ٢٨ مارس ٢٠٠٣.

٣- بازی «Colonial Conquest» (فتح استعماری) كه در سال ١٩٨٧ عرضه شده، يک بازی جنگی است كه اساس آن به بازی «Risk» شباهت دارد و ترسيم نيروهای نظامی در آن تقريباً مشابه آن چيزی است كه از نظر تاريخی اتفاق افتاده.

٤- www.lecourrier.ch/essai.htm?/selection/sel2002-807.htm

٥- گزارش در شبكه تلويزيونی M6، ١٩ نوامبر ٢٠٠٣.

 

منبع: ir.mondediplo.com - نويسنده: Stéphane PILET - برگردان: رضا علی اكبرپور - تاريخ: سپتامبر 2003

 

BACK TO ARTICLES | BACK TO TOP

Home | Iran | World | Articles | Links | About

Contact | Instant Message | Feedback

This website is optimized for Microsoft Internet Explorer

All external sites will open in a new window

Copyright © 2003 Jabolsa.com | Copyrights | Privacy Policy

Hosted by www.Geocities.ws

1