منبع: وبلاگ روابطعمومی - نويسنده: حسين امامی - تاريخ: 9 شهريور 82 |
وقتی افکار عمومی اهميت میيابد
سازمانها نيز برای آنکه در عرصه عمومی حيات موفقيتآميزی داشته باشند، ناگزير بايد
پاسخگوی افکار عمومی شوند تا همدلی و همراهی آنها را با خود
بيابند. شکلگيری واحدهايی با عنوان "روابطعمومی" در سازمانها و شرکتها نيز در
پاسخ به همين نياز بوده است.
تجربه روابطعمومیها در ايران تا حدود زيادی نشاندهنده مشکلات ساختاری است که
تحولات اقتصادی، اجتماعی و سياسی در ايران طی سالها شاهد آن بوده است. اکنون
روابطعمومیها خصوصا - روابطعمومیهای بخش دولتی - محلی برای حضور افرادی شده است
که بیاعتنا يا بیاطلاع از وظيفه و کارکردهای چنين نهادی در جامعه مدرن، خود
وظايفی نو برای خود تراشيدهاند و کارکرد اصلیشان برگزاری مراسم اعياد، سوگواری،
نصب پرچم و پلاکارد، تهيه دسته گل و تدارک سرويس رفت و برگشت برای مراسم عزای
همکاران و کارهايی از اين قبيیل شده است. به گونهای که هر
جا صحبت از روابطعمومی است، در ذهن کار گِل، غيرعلمی و
بیکاری و نصب پلاکارد تداعی میشود. کسی میگفت: روابطعمومیها کمترين کار را
میکنند و بيشترين حرف را میرزنند! زخمی که توسط قشر بیتخصص روابطعمومی (از مدير
آن گرفته تا کارمند معمولی) بر جامعه روابطعمومی وارد آمده است به زودی التيام
نخواهد يافت.
بعد از دوم خرداد سال 76 با بوجود آمدن نشريات جديدی که ديدی انتقادی داشتند،
روابطعمومیها را از اهميت رسانهها باخبر کرد و روابطعمومیهای به خواب رفته
که سر هر ولادت و شهادتی خودی نشان میدادند، دريافتند که وظيفه مهم روابطعمومی
تقويت ارتباط مستمر با رسانههاست.
الزاما میبايست راه پاسخگويی را انتخاب میکردند ولی ساختار آنها غلط بود، فضای
بستهای در ادارات حاکم بود. ساختاری که حقوق مردم را به رسميت نمیشناخت و کارآمد
نبود. به فکر راه جايگزين بودند: رسانهها اخبار مثبتی از سازمانشان را نقل کنند
که هم رايگان تبليغ شود و هم مدير به مذاقش شيرين آيد.
پس مناسبات ناسالم شروع شد: هديهای به رسم يادبود، سکه،
باجخواهی و باجگيری. از طرفی به شکل غيرمستقيم: ارائه
آگهی به رسانههای خودی! (يا دوست) و يا انتشار اخباری در غالب "رپرتاژ آگهی" (که
اصلا توجيهی برای آگهی دادن آن خبر وجود ندارد!) اينها عيانترين مناسبات ناسالم
رسانهای است که بر واقعيتها سرپوش میگذارد. اکنون در دروس عملی روابطعمومی نيز
صريحا اعلام میکنند رابطه خود را با خبرنگار حفظ کن حتی با استفاده از راههای ذکر
شده.
خبرنگارانی که در پايان مصاحبه به صف ايستادهاند تا هدايای خود را از دست مسوولين
خندان روابطعمومی دريافت دارند. اين هديه همان شيوه ناسالم ارتباط با رسانه است و
آن لبخند، نشانه صلحی زيرکانه. در اين بين حقوق مردم پايمال میشود.
حتی شيوه نامطلوبی که برخی از رسانهها برای خود ابداع کردهاند. "هم کار خبرنگاری
انجام بده، هم امور بازرگانی نشريه." خبرهای مثبت با تيتر جذاب، مصور و در بهترين
مکان صفحه، بالطبع تبليغ متقابلی در بر خواهد داشت و بايد از شرمنده خبرنگار آن
حوزه درآمد... (البته مديران نشريه از بابت بالا نرفتن هزينهها دست به اين کار
میزنند ولی بهرحال اين موضوع جای تجديد نظر دارد.)
مقابله با وضع موجود از چه زمانی آغاز میشود. پس اين اصل را فراموش نکنيم که
مطبوعات بايد صادقانه سخن بگويند و روابطعمومیها نيز بايد پاسخگويی را جايگزين
معامله با رسانهها نمايند.
منبع: وبلاگ روابطعمومی - نويسنده: حسين امامی - تاريخ: 9 شهريور 82 |
Home | Iran | World | Articles | Links | About Contact | Instant Message | Feedback This website is optimized for Microsoft Internet Explorer All external sites will open in a new window Copyright © 2003 Jabolsa.com | Copyrights | Privacy Policy |