جابلسا : پايگاه اطلاع رسانی فن آوری اطلاعات و ارتباطات

 

About Links Articles World Iran Home

 

 

Home > Articles > Article

 

منبع: شرق - نويسنده: برمک بهره‌مند - تاريخ: 9 شهريور 82

 

در ايران پرتقال هم پيدا می‌شود؟!

زن آمريکايی از من پرسيد: «آيا در محل‌کارتان خانم‌ها هم کار می‌کنند؟» و مرد آمريکايی که سئوال کرد: «آيا زن و مردها اجازه دارند در خيابان با يکديگر صحبت کنند؟» زن و مرد خارجی هر دو ديده‌ها و شنيده‌هايشان را درباره ايران با من بازگو می‌کردند. هر دو باستان‌شناس بودند و برای اولين بار به ايران آمده بودند و تا به حال هر آنچه ديده و شنيده بودند، همانی بود که سی‌ان‌ان نشان داده، لوس‌آنجلس تايمز نوشته و ای‌بی‌سی نيوز و مثل آن گزارش داده بودند.

آمريکايی‌ها در اين سال‌ها چيزهای ديگری هم از رسانه‌های خود دريافت کرده‌اند. مثلاً اين که ايرانی‌ها وحشيان تشنه به خونی هستند که دوست دارند هر چيز آمريکايی را ويران کنند و اين که آن ديپلمات‌های آمريکايی که اوايل انقلاب گروگان گرفته شدند، بی‌گناهانی بودند که اسير آب گل‌آلود بحران‌های بين‌المللی شده‌اند و به هيچ وجه جاسوس نبودند.

آمريکايی‌ها در همه اين سال‌ها اطلاعات خود را از رسانه‌هايی گرفته‌اند که به اطلاع‌رسانی عينی‌گرا معروف هستند؛ روزنامه‌هايی که قادرند حتی رئيس‌جمهور آمريکا را از مسند خود پايين بکشند. قرار هم بر اين بوده که رسانه‌ها «آينه واقعيت» باشند و همه چيز را همان طور که هست گزارش بدهند.

در کتاب «روزنامه‌نگاری اخلاق‌گرا»، چاپ ژانويه 2003، که برای کارکنان تحريريه نيويورک تايمز منتشر شده هم به چيزی جز اين اشاره نشده است: «هدف نيويورک تايمز اين است که تا می‌تواند خبرها را بدون غرض‌ورزی پوشش دهد و با خوانندگان، منابع خبری و آگهی‌دهندگان به يک شکل رفتار کند؛ طوری که اين رفتار بر همه آشکار باشد.»

در يکی از کتاب‌های آموزشی خبرگزاری آسوشيتد پرس هم آمده است: «...عينی‌گرايی دقيق... برای انتقال خبر به خواننده، تماشاگر يا شنونده حياتی است.»

به اين ترتيب، بسياری از دست‌اندرکاران مطبوعات آمريکا سعی می‌کنند کانال‌های انتقال اطلاعات را از غبار غرض‌ورزی و تبليغات سوء بزدايند تا اطلاعات همان گونه که هست منتقل شود.

اما اين که دست‌اندکاران مطبوعات آمريکا تا چه اندازه در اين غبارروبی موفق بوده‌اند سئوالی است که بسياری به دنبال يافتن جوابی برای آن هستند. مارکوپولو زمانی راهی چين شد و پس از مراجعت به ايتاليا خاطرات سفر خود برای ايتاليايی‌ها بازگفت. در آن زمان، بسياری از ايتاليايی‌ها از دريچه چشم مارکوپولو به چين نگاه می‌کردند و از چين همان چيزی را می‌ديدند که مارکوپولو به آنها نشان داده بود. اين که تصوير مارکوپولو از چين باستان تا چه اندازه با واقعيت مرتبط بود، بستگی به اين داشت که گفته‌های مارکوپولو تا چه اندازه با واقعيت مرتبط بوده باشد.

امروز نيز وضعيت رسانه‌ها تقريباً مثل همان زمان مارکوپولو است. تنها با اين فرق که حالا از يک دهکده جهانی سخن می‌رانيم که به خاطر گسترش وسايل ارتباط جمعی همه مردم در يک قدمی هم قرار گرفته‌اند و احتمالاً بايد اطلاعات دقيق‌تری درباره يکديگر داشته باشند.

انتظار هم اين است که رسانه‌ها آينه‌ای شفاف‌تر برای انعکاس واقعيت باشند. برای اين که بفهميم اخبار رسانه‌ها در دنيای امروز تا چه اندازه با واقعيت مرتبط است؛ کافی است نگاهی به مخاطبان رسانه‌ها، مثلاً همان زن و مرد آمريکايی، بيندازيم.

فاصله ذهنيت زن و مرد آمريکايی تا واقعيت امروز ايران مساوی فاصله روزنامه‌نگاری فعلی آمريکا با اطلاع‌رسانی عينی‌گرا؛ يعنی همان نوع اطلاع‌رسانی است که در کتاب «اخلاق روزنامه‌نگاری» نيويورک تايمز از آن ياد شده است.

اگر زن و مرد آمريکايی تصويری صحيح از ايران امروز در ذهن داشته باشند اين به آن معنا است که مطبوعات آمريکا کار خود را صحيح انجام داده است. به هر اندازه که اين تصوير غلط باشد، مطبوعات آمريکا در بازتاب واقعيت خطا کرده است.

بد نيست به بخشی از کتاب «راهنمای روزنامه‌نگاری» ريچارد کيبل هم اشاره کنيم که هر چقدر اخباری که در روزنامه‌ها منعکس می‌شود با واقعيت مغاير باشد، اين فاصله با غرض‌ورزی، افسانه‌سرايی و تبليغات سوء پر شده است: «در صفحات و ستون‌های رسانه‌ها همواره از روزنامه‌نگاری به عنوان ابزاری برای دانستن و آزادی بيان ياد می‌شود، اما اين اهداف همواره با اولويت‌های بازار در تضاد است. افزون بر آن در حالی که روزنامه‌نگارها بر اهميت عينی‌گرايی و حقيقت‌يابی (اين که خبر آينه واقعيت باشد) تأکيد دارند، اما اين ديدگاه‌ها همواره با توليدات اصلی رسانه‌ها يعنی غرض‌ورزی، افسانه‌سرايی و تبليغات سوء در تعارض هستند.»

روزی يک آمريکايی از من پرسيد، آيا در ايران پرتقال هم پيدا می‌شود؟ من هم مجبور شدم روی کاغذ نقشه‌ای از ايران بکشم و کوير مرکزی ايران را از دامنه‌های حاصل‌خيز رو به دريای خزر البرز جدا کنم و به او بگويم: «بله، در ايران پرتقال هم پيدا می‌شود.» راستی، به نظر شما در آمريکا هم پرتقال پيدا می‌شود؟

 

منبع: شرق - نويسنده: برمک بهره‌مند - تاريخ: 9 شهريور 82

 

BACK TO ARTICLES | BACK TO TOP

Home | Iran | World | Articles | Links | About

Contact | Instant Message | Feedback

This website is optimized for Microsoft Internet Explorer

All external sites will open in a new window

Copyright © 2003 Jabolsa.com | Copyrights | Privacy Policy

1
Hosted by www.Geocities.ws