«حديث
سياست و
بادنماهايش!»
روزنامه
حيات نو در
ويژه نامه آخر
هفته پنجشنبه
گذشته خود طی
مطلبی تحت
عنوان «يکشنبه
ترديد و شرط»
به امضای «م . س» !
اقدام به
ارزيابی
شايعه ترديد
رئيس جمهور در
شرکت مجدد در
انتخابات رياست
جمهوری کرده.
آقای!
م. س در اين
ارزيابی ضمن
آنکه پاسخ
جميله کديور
«نماينده ای
که هم روزنامه
نگار است و هم
دانش آموخته
رشته سياست»
به اين شايعه مبنی بر
«ارجحيت خاتمی
در قبال همسرش
در انتخابات
سال 80» را
بهترين پاسخ
تشخيص داده در
تحليل واکنش
محافظه کاران
نسبت به اين
شايعه ايشان
را پرهيز از
شکست سکوت
خاتمی داده ،
که اگر چنين
شود افکار
عمومی له وی
از مرزهای 20
ميليونی نيز
عبور می کند و
متعاقباً به
محافظه کاران
توصيه شده
فقدان مطالعه
خود را با
رؤيت بيشتر
فيلم! جبران
کنند تا مجاب
شوند که فيلم
به عقب باز
نمی گردد و
فريم های
ديگری نيز
قابل پيش بينی
است!
مشاراليه
محافظه کاران
را قائلين به
روئين تنی
معرفی کرده که
مترصدند از هر
فرصتی جهت دوختن
چشم اصلاحات
بهره ببرند!
ارزيابی
رپرتاژ آگهی
گونه «يکشنبه
ترديد و شرط»
از جايگاه
رئيس جمهور در
صحنه سياسی
ايران در حالی
صورت گرفته که
نويسنده آن تا
قبل از پيروزی
خاتمی در دوم
خرداد 76 ،
حداکثر توان و
استعداد خود را
در ستاد
انتخاباتی
رقيب خاتمی با
اطمينان مطلق
از پيروزی وی بکار
گرفته بود تا
سهمی از اين
پيروزی محتوم
فرض شده را
نيز نصيب خود
کند!
خوش
خرامی
نويسنده
مزبور که دست
تقدير او را نيز
روزنامه نگار
و دانش آموخته
رشته سياست
کرده در ستاد
انتخاباتی
رقيب خاتمی در
سال 76 آنچنان
گل کرده بود
که توصيه «کمی
آهسته تر»
دوستان خود در
آن ايام را به
تمسخر می گرفت
و تنها چيزی
که چشمهای
مشتاق ايشان
را انباشته
بود حظ ذهنی
از رويای وعده
تقديم
استوارنامه
«سفيری» اش به
صدر اعظم
آلمان در
آينده ای
نزديک بود!!!
آقای!
م.س در سياه
قلم خود در
حالی از ستايش
توانائيهای
عطاالله
مهاجرانی
توسط همسرشان
«در عين تاکيد
بر اصلحيت
خاتمی برای
تجديد رياست جمهوريش»
سر شوق آمده
که شيدائی
ناشی از پيروزی
محرز فرض شده
حجت الاسلام
ناطق نوری در
خرداد 76 مانع
از آن شده بود
تا دعوت پشت
پرده همين
مهاجرانی ِ شايسته
ستايش
امروزين! در
آن ايام از
برخی مسئولين
ستاد
انتخاباتی
ناطق نوری
بمنظور منطقی
و سنجيده کردن
رقابتها را به
استهزاء
بگيرند!
نويسنده
در آن ايام
آنچنان در
خدمات رسانی
به ستاد رقيب
خاتمی جلوتر
از ديگران
دويد که طی سه
سال گذشته و
بعد از تعويض
اردوی سياسی
اش! هرگز روی
آن را پيدا
نکرده تا در
پای مقالات
منتشره اش در
نشريات دوم
خردادی! امضای
خود را
بگذارد.
از
آنجا که آقای!
م.س محافظه
کاران را از
شکست سکوت
خاتمی
هراسانده! به
همان قياس خود
نيز بايد از
شکست سکوت
محافظه کاران
در خصوص ياران
نيمه راه و
بادگرايشان!
پروا داشته
باشد که اگر
روزی ايشان
نيز از بی وفائی
رفيقان نيمه
راه زبان به
گله بگشايند ،
آراء نداشته
ايشان از مرز
تهی نيز فراتر
می
رود! و اين به
صلاح ايشان
نيست.
«آقای!
د.س»
22/دی/79